آرش:اینجا سرزمین مردمانی هست که مهر نثار می کردند و عشق می گرفتند.چه رفته است که بر هم می تازند و هراسناک از دشمن.
زن:مهرمان را به کینه گرفتند.مردمانی که پس این دیوار ساز می کوبند وبه کین آتش می ریزند.
و حال من و این خانه تنها.
خواندم همیشه دوست. قابل تامل است.
سلام دوست عزیزدیالوگ عالی بود...بازم بیا خوشحال میشم
موفق باشید
مجید بسیار زیبا بود این گفتگو کوتاهاما چرا زن اسم نداره؟
....و حال من و این خانه تنها.
خواندم همیشه دوست. قابل تامل است.
سلام دوست عزیز
دیالوگ عالی بود...
بازم بیا خوشحال میشم
موفق باشید
مجید بسیار زیبا بود این گفتگو کوتاه
اما چرا زن اسم نداره؟
....و حال من و این خانه تنها.