ماهی
در نظر بازی ما بیخبران حیرانند من چنینم که نمودم دگر ایشان دانندماهی
در نظر بازی ما بیخبران حیرانند من چنینم که نمودم دگر ایشان دانندمدتی بود که متاسفانه فرصت نمی شد که وبلاگ رو به روز کنم امیدوارم که از این به بعد این اتفاق بیفته تا شرمنده دوستانی که سر می زنن نباشم.
در مورد یک سفر
به اصرار بعضی از دوستان و تأکید بر اطلاع رسانی بر آن شدم تا گزارشی در مورد سفر به فرانسه و حضور در جشنواره تئاتر کاغذی را بگذارم.
جشنواره تئاتر کاغذی هر دو سال یکبار با حضور گروه های مختلف از کشورهای دیگر به همراه گروه های تئاتر فرانسه در منطقه شامپن برگزار می شود.طی حضور در کارگاه تئاتر کاغذی در جشنواره عروسکی مبارک در سال ۸۹که توسط آلن لوکوک برگزار شد از ما دعوت شد تا برای آشنایی بیشتربا این تکنکیک و شیوه های مختلف اجرای آن همچنین بازدید از جشنواره به فرانسه سفر کنیم.
آنچه برای ما جالب بود تأکید زیاد برای انجام این سفر توسط آقای لوکوک بود و جالبتر این که با اینکه ما حضور اجرایی نداشیم اما (قابل توجه موسئولین محترم)تمام هزینه مدت اقامت ما به عهده جشنواره بود.با همه مشکلاتی که به وجود آمد و عدم حمایت انجمن نمایش و اداره ارشاد استان
در آخرین لحظات این سفر اتفاق افتاد و مادر روز سوم خرداد به همراه خانم بقایی وارد پاریس شدیم . با استقبال معاون اجرایی جشواره روبه رو شدیم و با یک سفر یک ساعته به محل جشنواره رسیدیم.
آنچه که دیده شد معنی تئاتر برای مخاطب بود که ما سالها فقط در مورد آن حرف می زنیم.
تئاتری که در گیر سیاستهای جشنواره ای و حتی گزینشی شده است......بگذریم.
آنچه که اتفاق افتاد و می افتد عدم حمایت بانیان فرهنگی و هنری استان بود.زیباتر اینکه برای حضور در ورک شاپ جشنواره اداره ارشاد خود خانم بقایی را معرفی و با مبلغ ۱۵۰۰۰۰۰ریال و کلی تعهد برای یک هفته راهی مرکز کرد(بنده با هزینه شخصی حضور داشتم که حتی زحمت یک تلفن را هم برای رفع مشکل به خود نداند)اما برای اتفاقی نیفتاده حمایتهای زیادی شد که متاسفانه بی نتیجه بود.البته حمایت از ما کثر مبلغ قراداد ما بابت تعهدی نداده بود.در این بیغوله تئاتر اینگونه رفتارها باعث عقب افتادگی تئاتر استان و نتیجه جز زیان هنرمندان استان نخواهد داشت.هر چند که ما عادت کرده ایم منتظر این حمایتها نباشیم و مانند همه هنرمندان دنیا به خود وابسته باشیم در جایی که حمایت انحصاری شده است و ..............
